بؤلوم :
جمعه 10 شهریور 1391     یازار : اميرحسين شعاري
در اين تحليل و در متن بعدي كه اختصاص به عملكرد نقل و انتقالات تيم دارد به ناچار مستقيماً به نامها اشاره خواهيم كرد چرا كه سرپوشي بر اين امر عواقب متعددي در پي خواهد داشت.
 

سه عامل اساسي در اين بازي ضعيف تأثير گزار بود:
1.تغيير زمان بازي: منجر به تعديل هوادار در استاديوم شد و اين مسأله علاوه بر كميت بر كيفيت كار هواداران نيز تأثير گذارد.اين، تأثير ِمستقيم بر افت ِروحيه تيمي تراكتور داشت همچنين بازي در هواي گرم بيشتر به نفع صباي ميهمان بود چرا كه آنها از يك منطقه كويري مي آمدند.

2.عواقب باخت به ذوب آهن: وقتي ذوب آهن تا اينجاي كار به همه مي بازد و به ما 3 گل مي زند يعني هر آنچه كه از آن بازي انتقاد كرده ايم كم كرده ايم به هر حال گفتني ها در متن قبلي گفته شد.اما اين باخت خود سه پيامد به همراه داشت:
الف:تيم از نظر روحي دچار افت شد و استرس وارد تيم شد.
ب:براي بازي بعدي مربي را وادار به احتياط كرد.
ج:انقاد از برخي بازيكنان نتيجه عكس در آنها گذاشت،مي توان گفت گاهاً تشويق پس از هر برد و باخت، بازيكنان را دچار سوء تفاهم مي كند.چرا كه اين مسائل در بازي هاي نخست تيمهاي نتيجه نگيرنده مشاهده مي شود و بازيكنان ساير اين تيمها با اين مسأله كنار مي آيند اما اگر اين مسأله در تراكتور انجام شود همه تعجب مي كنند! بايد گاهاً انتقاد پذير بود.

3.سيستم بازي:اين اصلي ترين عامل بازي بد ديروز تراكتور بود،دقت كنيد تراكتور پر فراز و نشيب بازي نمي كند با تغيير سيستم ها عملاً چندين مهره كليدي تراكتور از جريان بازي حذف مي شوند.

تراكتور ديروز با چه سيستمي بازي كرد؟
قبل از وارد زمين شدن ابراهيم زاده اكثر زير سيستمهاي 442 را مورد آزمايش قرار داد.

چينش نفرات به چه صورت بود؟
در 442 سهمي ،كياني با كريميان روي يك سهمي و ژائو با لوپز روي سهمي جولوتر(كناره ها)قرار مي گرفتند.(شكل الف-1)
در 442 A4 لوپز پشت مهاجمان و 3 هافبك روي سهمي پشت لوپز بودند.(شكل 1- ب)
اگرچه در ابتداي بازي سيستم 433 بكار گرفته شد ولي سريعاً تغيير سيستم داده شد. و سيستم به 442 تغيير يافت.

چرا 433 اوليه پاسخ نداد؟
در اين سيستم لوپز در پست تخصصي محمد ابراهيمي و ژائو در پست سابق لوپز و ابراهيمي در پست تخصصي ابراهيم زاده به ميدان رفتند و بدون شك عدم موفقيت در اين سيستم چندان عجيب و غريب نبود.(شكل 1 -ج)

 

وقتي بازيكني چون محمد ابراهيمي داريد و از او در منتهي اليه گوشه سمت راست بازي نمي گيريد يعني يك كوئن بسيار بزرگ به حريف خود مي دهيد.

چرا ابراهيمي 70 دقيقه اول به طور ثابت در پست تخصصي خود بازي نكرد؟
چون در سيستم 433 اوليه لوپز جاي پست ابراهيمي را گرفت.

چرا لوپز يا بازيكن ديگري به گوش چپ منتقل نشد؟
در واقع اين مسأله انجام شد ولي ژائو و لوپز در آن پست كارايي نداشتند.

چرا سيستم 433 صلابت هيمشگي را نداشت؟
چون بازيكنان متخصص در اين پست بازي نكردند.

چرا بازيكنان متخصص در اين پست بازي نكردند؟
چون برخي از اين بازيكنان بسيار ضعيف هستند و نمايش نااميد كننده آنها توني را وادار به تغيير كرد.

البته مي توانستيم تنها ژائو را جايگزين مسعود ابراهيم زاده كنيم و لوپز و ابراهيمي در پست هاي تخصصي خود باشند اما براي گوش چپ نياز به سرعت فوق العاده،جنگندگي و استقامت بالاست چيزي كه ژائو هيچ كدام از آنها را ندارد و صرفاً يك بازيكني مياني ست.
وقتي اين تغييرات پي در پي در بازي انجام شد بازيكنان سردرگم شده و بازي در اختيار حريف قرار گرفت.سيستم تثبيت شده بازي تراكتور مقابل صبا نهايتاً به 442 انجاميد.442 اي كه در ضد حمله بدون زهر و در حمله ناهماهنگ بود.

چرا ضد حمله در 442 بدون زهر بود؟
در 442 دو مهاجم مركزي مورد استفاده قرار ميگيرد كه معمولاً مهاجم كوتاه قد تر تكنيكي و سرعتي ست ،او چند قدم از مهاجم اصلي دورتر است اگرچه مي تواند گاهاً با دور زدن مدافعان حريف، نزديك تر از مهاجم اصلي به دروازه حريف شود. در واقع مهاجم را مركز خط حمله بدانيد،مهاجم كاذب حول اين مركز در حركت است پس در ضد حمله نمي تواند به گوشه ها متمايل شود.اين يعني بازي باز نمي شود.اولين اصول ضد حمله باز كردن سريع بازي و سپس جمع شدن در نزديكي رسيدن به هدف است.

حتي زماني كه ابراهيمي به ذات نوع بازي به سمت گوش چپ متمايل مي شد چون حاتمي متمايل به مركز و حتي شايد براي دفاع در محوطه خودي بود ،مهاجم ديگري گوش مخالف را مورد هدف قرار نمي داد و اين امر باعث پوشش مدافعان مياني و تجمع مقابل ابراهيمي مي شد و اين يعني تقديم كردن توپ به حريف.(شكل 2)



آيا با 442 نمي توان ضد حمله كرد؟
البته كه مي توان،اما تراكتور با محمد ابراهيمي 3-4 سالي مي شود كه با سيستم 433 ضد حمله مي كند و اكثر اين ضد حمله ها توسط كياني آغاز مي شود يعني دو بازيكني كه سالهاست با همديگر مچ شده اند.پس تغيير سيستم،تغيير نوع بازي را دچار مشكل خواهد كرد.

گره اين بازي چگونه گشوده مي شد؟
ناچار بوديم ابراهيم زاده را وارد بازي كنيم تا سيستم 433 هميشگي به كار گرفته شود.

آيا ابراهيم زاده يك مهره مؤثر است؟
به عنوان شروع كننده حركات انفرادي ،نه!
اما براي پيش برد تاكتيك 100%

اگر به جاي ابراهيم زاده حتي يك تماشاگر داخل زمين باشد مدافع حريف و حتي مدافعان حريف براي پوشش منتهي اليه سمت چپ(سمت راست حريف) از مركز و سمت راست دور ميشوند.اين يعني تمركز آنها براي بستن سمت راست،جايي كه محمد ابراهيمي حضور دارد از بين مي رود و اين يعني موقعيت و موقعيت هاي بي شمار گل.


چرا حتي بعد از ورود ابراهيم زاده و تغيير سيستم، تغيير چنداني در روند بازي انجام نشد؟
گاهاً تيم هاي بزرگي در امر موقعيت سازي دچار مشكل مي شوند در برخي بازي ها تنها يك يا دو موقعيت گل دارند ،اما تمام كننده هاي بزرگي دارند.تراكتور هم چندين و چند موقعيت گل داشت. بعد از تغيير به سيستم مطلوب نتيجه اي حاصل نشد و اين دو علت داشت:

الف: اين تغيير، حداقل بايد در نيمه دوم انجام مي شد پس از خسته شدن بازيكنان و افت روحيه ديگر چاره ساز نبود.
ب: براي 433 مشهور تراكتور يك سانتر فوروارد شش دانگ مورد نياز است ،ديروز حاتمي بسيار بد بود و شايد بدتر هم شد.

در خط هافبك،كريميان صلابت هيمشگي را نداشت دليل اين افت و خيزها بدون شك تغييرات پي در پي سيستم هاست.
اگر نظر توني نسبت به نصرتي برنگشته باشد بايد به چشمان توني شك كرد.
اعتمادي بدون اشتباه بود.

سمت راست خط دفاعي: اگر مربي از نوع فرگوسن داشتيد شك نكنيد همان 15 دقيقه اول فخرالديني تعويض مي شد،اگر دروازه ما از اين جناح گشوده نشد ،به خاطر پوشش هاي مهدي كياني،محمد نصرتي و اعتمادي بود.


عقيل اعتمادي: (6.5/10) او رفلكس بالايي دارد،يك موقعيت تك به تك را گرفت،همانند فروزان تك به تك گير نشان داد اما فلسفه اين دو متفاوت است.فروزان به خوبي زاويه را تنگ مي كند ولي اعتمادي رسپونس و رفلكس بالايي دارد. بدون شك امتياز 6.5 براي دروازه باني كه دروازه اش را بسته نگه داشته و يك موقعيت مسلم را از حريف مي گيرد عادلانه است.

ميلاد فخرالديني: (1/10) صبا هرچه يورش برد از جناح راست ما بود،آنها خوب نقطه ضعف ما را يافته بودند.وقتي مدافعي در 4 نفوذ حريف قافيه را به مهاجم مي بازد آنهم مهاجمي كه وارد محوطه جريمه شده و آماده فروپاشيدن دروازه است. وقتي در امر حمله نيز چندان موفق نيست يعني ضعيف ترين بازيكن زمين لقب گرفته است.

محمد نصرتي: (6/10) فقط يك اشتباه نصف و نيمه داشت،يك توپ هوايي به شكل خطرناكي به سمت كرنر رفت،در تمامي موارد خونسرد و با تجربه عمل كرد،فخرالديني ديروز مديون نصرتي بود.او يك بازي ساز تمام عيار در خط دفاع است.

مرتضي اسدي: (6/10) بدون اشتباه تأثير گذار البته روزي نسبتاً آرام.

حاج صفي: (2/10) در دفاع آزمون جدي نداشت اما يك اشتباه بزرگ داشت در حمله نيز جز يك حركت اجازه نفوذ نداشت.هواداران بايد مراقب رفتار خود با بازيكنان جوان كه از نظر روحي شكننده هستند باشند.به يك بازيكن با يك يا دو بازي ضعيف نبايد تاخت.

مهدي كياني: (6/10) اگر بدانيد كه هر حركتش يك ضد حمله خطرناك حريف را تخريب مي كند پي به قابليت هايش خواهيد برد.

مهدي كريميان: (3.5/10) او در بازي گم بود.خبري از پاس هاي عمقي خطرناك نبود البته طبيعي بود چون در سهمي دورتر قرار داشت.

لوپز: (3.5/10) يك شوت خوب اما قرباني سيستم جديد شد.البته كمي هم ناآماده به نظر مي رسيد.

ژائو: (3.5/10) هر اندازه كه لوپز بازي اول خود را ثابت كرد ژائو در سطح ضعيف تري نشان مي دهد.شكننده و فانتزي.

ابراهيمي : (6/10) تلاش بسياري كرد اما ديروز نسبتاً بي اثر بود او نيز قرباني سيستم شد.با اين حال همواره يك طرف موقعيت هاي خطرناك خلق شده بود.

حاتمي : (3.5/10) اگر هر دو مهاجم مركزي ما مصدوم نبود حاتمي 90 دقيقه بازي نمي كرد.به هر صورت تلاش خود را كرد.

دهنوي : (6/10) در يك كلام به عنوان يك بازيكن تعويضي عالي بود هم در دفاع و هم در بازي سازي ولي در سانتر ها بايد دقت بيشتري كند.با آمدنش جناح راست را دگرگون كرد حتي بازي فخرالديني بيشتر به چشم آمد.

ابراهيم زاده : (1/10) او آمد كه فضا براي ابراهيمي و حاتمي ايجاد شود و ديگر هيچ.


در تصوير زير تفاوت ضد حمله در سيستم 433 سابق با 442 اخير ديده مي شود: