به گزارش خبرنگار مهر، نيم فصل اول مسابقات فوتبال ليگ برتر باشگاههاي كشور با برگزاري ديدارهاي هفته هشتم به نيمه راه خود ميرسد. تا به امروز كه هفت هفته از ليگ دوازدهم برگزار شده، هنوز مربي بركنار نشده و استعفا نداده است كه به نسبت فصل گذشته براي فوتبال ايران يك گام روبه جلو است! فصل گذشته در پايان هفته پنجم مسابقات ليگ برتر مديران دو باشگاه كرماني مس و مس سرچشمه تصميم به بركناري عبدالصمد مرفاوي و احمد سنجري گرفتند تا با اقدام خود در فوتبال ايران صاحب ركورد شوند!
در زير اشارهاي گذرا به شرايط تيمها و نيمكتهاي مربيگريشان ميشود، نيمكتهايي استوار و در عين حال البته لرزان!
*منصور ابراهيمزاده (نفت تهران)
نفت
تهران در ليگ دوازدهم آنقدر خوب كار كرده است كه فكر تغيير و جابهجايي
در كادر فني اين تيم فعلا به ذهن مديران اين باشگاه تهراني خطور نكند.
ابراهيمزاده كه از مربيان تواناي فوتبال ايران است، نفت را به خوبي متحول
كرده و پاداش تحول در اين تيم جايگاه مستحكم او روي نيمكت زردپوشان تهراني
است.
*زلاتكو كرانچار (سپاهان اصفهان)
مربي
كه سپاهان را فصل گذشته براي سومين بار قهرمان كرد و تيمش در اين فصل هم
جزو تيمهاي مدعي و بالاي جدول است، قطعا عملكرد خوبي داشته. كرانچار حتي
در روزهاي شكست و ناكامي تيم سپاهان نيز از گزند حملات رسانهها و هواداران
سپاهان در امان است و به جاي او دستيارش مرزبان محاكمه ميشود! با اين
شرايط ماندن او در سپاهان قطعي است مگر اينكه اتفاق خاصي بيافتد.
*مجتبي تقوي (سايپاي البرز)
سايپاي مجتبي تقوي هم خوب بازي ميكند و هم خوب نتيجه ميگيرد. در اين شرايط آيا گزينهاي بهتر از تقوي براي اين تيم هست؟!
*علي دايي (راه آهن)
دايي
با تيم راه آهن فراتر از انتظار عمل كرده است. او با تيمي كه در دو هفته
جمع شد رتبه چهارم جدول را در اختيار دارد. فعلا براي راه آهن گزينهاي
بهتر و بزرگتر از دايي نيست و او نيز به غير از راه آهن تيمي را براي هدايت
در تهران پيدا نميكند. با اين اوصاف ادامه همكاري هم به سود راه آهن است و
هم دايي.
*فرهاد پورغلامي (ملوان بندرانزلي)
نتايج
خوب ملوان در هفتههاي ابتدايي ليگ دوازدهم و تعصب مردم انزلي به اينكه
تيم اين شهرشان را بايد يك انزليچي هدايت كند، باعث شده تا هدايتي و
درودگر دست به كادر فني تيم ملوان نزنند، وگرنه آنها تا همين هفته هفتم
نامهاي دهان پركني را براي هدايت ملوان رديف ميكردند!
*توني اوليويرا (تراكتورسازي تبريز)
در
اينكه تراكتورسازي، تيم فصل گذشته نيست تقريبا ديگر شكي وجود ندارد. تيم
منظم فصل گذشته آزاد شده و اين آزادي بي نظميهايي را به دنبال داشته است.
توني كه جايگاه قلعه نويي را در بين هواداران و خبرنگاران تبريزي ندارد، با
نشاندن تراكتورسازي بر رده هفتم جدول به تعطيلات رفته است، تعطيلاتي كه
شايد براي آن پاياني نباشد.
*يحيي گل محمدي (صباي قم)
اگر
مشكلات مالي برطرف شود، اگر مديران باشگاه صباي قم كمي توجه به كادر فني
تيم فوتبال اين باشگاه داشته باشند، اگر همدليها در اين تيم افزايش يابد،
اگر استعفاي گل محمدي پذيرفته نشود و ... اين مربي جوان فعلا در صباي قم
ماندني است.
*محمود ياوري (فجرسپاسي شيراز)
فجر
خوب نتيجه گرفته و فعلا خطر سقوط به ليگ دسته اول اين تيم را تهديد
نميكند، پس دليلي براي قطع همكاري با ياوري وجود ندارد. باشگاه فجرسپاسي
به تجربه ياوري نيازمند است تا به تجربه برق شيراز دچار نشود.
*عبدالله ويسي (پيكان تهران)
ويسي تازه از پيكان مدل 91 رونمايي كرده است، پس نه او دل از محصول تازه رونمايي شدهاش مي كشد نه مديران پيكان.
*امير قلعه نويي (استقلال تهران)
استقلال
با مشكلات متعدد مالي دست به گريبان است و هنوز مبالغ قرارداد بازيكنان
اين تيم پرداخت نشده. در اين اوضاع و احوال نابسامان تنها كسي كه استقلال
را در آرامش نگاه داشته قلعه نويي است. جايگاه قلعه نويي در تيم استقلال
خيلي محكم است، محكمتر از جايگاه سرمربي تيم صدرنشين ليگ!
*اميد هرندي (داماش گيلان)
بعد
از مدتها يك مربي بومي هدايت تيم داماش گيلان را برعهده گرفته و اتفاقا
نتايجي بدي هم بدست نياورده است. هرندي حمايت شهر رشت را به دنبال خود دارد
و خاطرش از ادامه حضور در داماش آسوده است. تنها دل نگراني او ميتواند
بلندپروازي مالكان جديد باشگاه باشد و شايعاتي كه هميشه اطراف دفتر امير
عابديني به گوش ميرسد!
*اكبر ميثاقيان (آلومينيوم هرمزگان)
ميثاقيان روزهاي گرم بندرعباس و شرايط سخت آلومينيوم را پشت سر گذاشته، پس دليلي ندارد حالا كه تيمش به ثبات رسيده جايي برود.
*ابراهيم قاسمپور (مس كرمان)
فراز
و نشيب تيم مس كرمان در هفته ابتدايي ليگ برتر زياد بود. در اين شرايط اگر
تصميم گيري با هواداران بعضا ناراضي تيم مس باشد راي به بركناري قاسمپور
ميدهند اما مديران باشگاه مس و قاسمپور نظر ديگري دارند و فعلا در فضاي
تفاهم (حداقل در ظاهر) كار را پيش ميبرند. اين مربي خوزستاني تا زماني كه
مس به جمع فانوس بدستان بازنگشته ميتواند اميدوار به ادامه حضور در كرمان
باشد.
*حسين فركي (فولاد خوزستان)
فركي
هم شرايطي مشابه قاسمپور دارد با اين تفاوت كه فعلا مديران باشگاه فولاد
خوزستان از گزينه مورد نظر خود حمايت ميكنند. فولادخوزستان در هفت هفته
نخست ليگ برتر خوب نتيجه نگرفته و فعلا مقصر اصلي ناكامي اين تيم فركي است.
اين مربي باتجربه را ميتوان در زمره مربياني قرار داد كه نيمكتشان سست و
لرزان است.
*مهدي تارتار (گهر دورود)
مشكل
اين روزهاي تيم گهر دورود بيشتر مربوط ميشود به مسائل مالي و كمبود
امكانات تا موارد فني. در مقطع زماني فعلي شايد كمتر مربي باشد كه با اين
شرايط در تيم گهر قبول مسئوليت كند. فعلا تارتار اين مسئوليت را پذيرفته و
كارش را پيش ميبرد، مگر اينكه تيمش به بن بست برسد يا اينكه شخصا تصميم به
جدايي بگيرد.
*مانوئل خوزه (پرسپوليس)
پرسپوليس
ضعيفترين نتايج خود را كسب كرده و هر هفته به انتهاي جدول نزديكتر
ميشود. در ناكامي و افت پرسپوليس نقش مانوئل ژوزه پررنگ است اما رويانيان
همچنان از اين مربي حمايت ميكند! تا ماداميكه رويانيان از ژوزه پشتيباني
ميكند و اين مربي پرتغالي تصميم به جدايي نگيرد، شاهد حضور او در جمع
سرخپوشان خواهيم بود، مگر اينكه طي روزهاي آينده اتفاقي تازه رخ دهد.
*آلبرتو كاستا (صنعت نفت آبادان)
قعرنشيني
طي هفت هفته اول، كسب ضعيفترين نتايج ممكن، ارائه بازيهاي نه چندان
دلچسب و ... علت اينكه تيم صنعت نفت آبادان به چنين وضعيتي دچار شده، چيست؟
ضعف آلبرتو كاستا؟ تدارك تيمي نه چندان قدرتمند در فصل نقل و انتقالات؟ و
يا ... . تا به امروز مسئولان باشگاه آباداني روي ضعف كاستا به اتفاق نظر
نرسيدهاند كه اگر رسيده بودند، راي به بركناري او ميدادند. شايد با
تغييرات در رده مديريتي باشگاه صنعت نفت آبادان اتفاقاتي تازه در اين تيم
رقم بخورد.
*رسول كربكندي (ذوب آهن اصفهان)
وضعيت
رسول كربكندي از تمامي مربيان ليگ برتري فوتبال ايران بدتر است و شايد اگر
اوضاع باشگاه ذوب آهن به نابساماني امروز نبود، او خيلي زودتر از اينها از
سمت خود بركنار شده بود. استعفاي دسته جمعي اعضاي هيات مديره باشگاه ذوب
آهن و تداوم نتايج ضعيف ذوب آهن شايد به قرباني شدن كربكندي بيانجامد، مگر
اينكه ذوبيها رويهاي تازه را در پيش بگيرند و از شكست دست بر دارند.